آموخته‌هاى من

روزنوشته‌ها

آموخته‌هاى من

روزنوشته‌ها

طوطی و کلاغ

کلاغ و طوطی هر دو زشت و سیاه آفریده شدند ،

طوطی اعتراض کرد و زیبا شد ، کلاغ به رضایت خدا راضی شد ،

اکنون طوطی درقفس است و کلاغ آزاد.

فداکاری

«ریز علی خواجوی»، شاید تنها دهقان عصر جدید است که نامش را همه‌مان شنیده‌ایم و از بر هستیم. یکی از انبوه ساکنین این سرزمین که حاضر نشد بگوید: «به من چه؟» و به حق داستان فداکاریش در کتاب‌ آموزشی مدارس جا گرفت و با وجود تغییرات مکرر کتاب‌های درسی، ماندنی شد.


ریزعلی جان نزدیک هشتصد نفر را نجات داد و داستانش را همگی خوانده‌ایم، ولی انگار یادمان رفته که در مقابل ریز و درشت رویدادهای دوروبرمان، می‌توانیم همچون «دهقان فداکار»، واقعه را پیش از وقوع چاره سازیم؛ شاید دریغ می‌ورزیم، شاید باورمان به نیکی کم شده است، شاید نقش اجتماعی‌مان را فراموش کرده‌ایم و شاید اصلا یادمان رفته که فداکاری چیست!


گویا، ذهنمان را بیشتر درگیر املای «خواجوی» کردیم تا بزرگ منشی «ریز علی». شاید بهتر باشد که یک بار دیگر کتاب سوم ابتدایی را بخوانیم! 

تفاوت های فردی

این تصویر حکایتی از ارزشیابی و نادیده گرفتن تفاوت های فردی هست و اهمیت شخصی سازی آموزش و توجه به تفاوت های فردی رو نشون می ده.

آلبرت اینیشتین :

هرکس یک نابغه است. ولی اگر یک ماهی را به واسطه عدم توانایی آن در بالارفتن از درخت بیازماییم آن ماهی تمام عمرش را بر این باور زندگی خواهد کرد که یک احمق است.


اثری داستانی از دکتر علی اکبر سیف

یا کاتب "

علی اکبر سیف :«عالم،بازیگر سینما نیست بلکه عالم کسی است که با اثرش خودش را معرفی می کند و آن اثر است که مهم است و نام نویسنده را جاودان می سازد».
«من فکر نمی کنم لازم باشد کسی که کار علمی می کند چهره اش نمایش داده شود.عالم با آثارش شناخته می شود و خوشبختانه من با آثارم شناخته شده هستم».
«زندگی به نظر من به میل خود زیستن ، تاثیر گذار بودن و احساس شایستگی کردن است» .
پس از انتشار کتاب جمعه ها خیلی ها از من پرسیده اند : ” ما فکر میکردیم که شما فقط کتابهای خوب علمی می توانید بنویسید ،چگونه توانستید در یک اثر غیر علمی داستان گونه که در آن بی تجربه بودید موفق باشید ؟”
جواب ؟
«نوشتن یک توانایی تعمیم پذیر است . من بر این باورم که اگر کسی بتواند در یک زمینه ای خوب بنویسد ، در زمینه های دیگر نیز می تواند موفق باشد . البته با کوشش زیاد . شاید پذیرفتن این حرف سخت باشد که من برای نوشتن کتاب ۱۷۰ صفحه ای جمعه ها از کتابهای با حجم دو سه برابر دیگرم بیشتر وقت صرف کردم».