آموخته‌هاى من

روزنوشته‌ها

آموخته‌هاى من

روزنوشته‌ها

یلدا

یلدا ، دختر سیاه موی بلند بالا ، یادگار نام وطن ، میوه پائیز ایران و عروس زمستان ، در راه است او را بر سفره مهر بنشانید و با نسل فردا پیوندش دهید. یلدا یعنی یادمان باشد که زندگی آنقدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید جشن گرفت .پس ایرانی بودن را هرگز فراموش نکنیم.

"دوستان عزیز پیشاپیش یلدا تون فرخنده باد"

هم‌زیستی مسالمت‌آمیز

در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات یخ زدند و مردند می گویند خارپشتها وخامت اوضاع رادریافتند تصمیم گرفتند دورهم جمع شوند و بدین ترتیب همدیگررا حفظ کنند. وقتی نزدیکتر به هم بودند گرم‌تر می شدند ولی خارهایشان یکدیگررا زخمی می‌کرد به خاطرهمین تصمیم گرفتند ازهم دور شوند ولی در این صورت از سرما یخ زده و میمردند ازاین رو مجبور بودند یا خارهای دوستان را تحمل کنند، یا نسل شان منقرض شود. پس دریافتند که بهتر است باز گردند و گردهم آیند.بدین وسیله آموختند که : با زخم‌های کوچکی که همزیستی با افراد بسیار نزدیک بوجود می آورد زندگی کنند ،چون گرمای وجود دیگری مهم تراست پس توانستند زنده بمانند .بهترین رابطه این نیست که افراد بی عیب و نقص را گردهم می آورد بلکه آن است که هر فرد بیاموزد با معایب دیگران کنارآید و خوبی های  آنان را تحسین نماید...

آب

در حیرتم از خلقت آب
اگر با درخت همنشین شود آن را شکوفا می کند
اگر با آتش تماس داشته باشد آن را خاموش می کند
اگر با ناپاکی ها برخورد کند آن را تمیز می کند
اگر با آرد هم آغوش شود آن را آماده طبخ می کند
اگر با خورشید متفق شود رنگین کمان ایجاد می شود
ولی اگر تنها بماند رفته رفته گند آب می گردد
دل ما نیز به سان آب است وقتی با دیگران است زنده و تاثیر پذیر است
و در تنهایی مرده و گرفته است...
پس بیاییم با،باهم بودن دلهایمان را زنده و سرحال نگه داریم
.

بادکنک

یک روز استاد دانشگاهی به هر کدام از دانشجویان کلاس یک بادکنک باد شده و یک سوزن داد و گفت یک دقیقه فرصت دارید بادکنک های یکدیگر را بترکانید هرکس بعد از یک دقیقه بادکنکش را سالم تحویل داد برنده است.مسابقه شروع و بعد از یک دقیقه چهار نفر با بادکنک سالم برنده شدند.سپس استاد رو به دانشجویان کرد و گفت: من همین مسابقه را در کلاس دیگری برپا کردم و همه کلاس برنده شدند زیرا هیچ کس بادکنک دیگری را نترکاند چراکه قرار بود بعداز یک دقیقه هرکس بادکنکش سالم ماند برنده باشد که این چنین هم شد.!ما انسان ها دراین جامعه رقیب یکدیگر نیستیم و قرار نیست ما برنده باشیم و دیگران بازنده.قرار نیست خوشبختی خود را با تخریب دیگران تضمین کنیم.می توانیم باهم بخوریم، باهم رانندگی کنیم، باهم شاد باشیم. باهم…باهمپس چرا بادکنک دیگری را بترکانیم؟


انگشتان دست

کاش از انگشت های دستمان یاد می گرفتیم یکی کوچک، یکی بزرگ، یکی بلند، یکی کوتاه، یکی قوی تر، یکی   ضعیف تر اما هیچ کدام دیگری را له نمی کند و هیچ کدام دیگری را مسخره نمی کند و هیچ کدام برای دیگری تعظیم نمی کند آن ها کنار هم یک دست می شوند و کار می کنند.
چرا ما انسان ها اگر از کسی بالاتر بودیم,له اش می کنیم و اگر از کسی پایین تر بودیم او را می پرستیم.شاید به خاطر همین که یادمان باشد نه کسی بنده ماست,نه کسی خدای ما,خداوند انگشت های ما را این گونه آفرید.
"آری,باید باهم باشیم و کنار هم آن گاه لذت یک دست بودن را می فهمیم."