آموخته‌هاى من

روزنوشته‌ها

آموخته‌هاى من

روزنوشته‌ها

دیر رسیدن

هر انسانی، یک‌بار، برای رسیدن‌ به یک نفر دیر می‌کند و پس از آن برای رسیدن به کسان دیگر عجله می‌کند.
«در کنار ساحل قدم می‌زدم و می‌خواستم به جایی دیگر بروم که درخشش چیزی از فاصله دور توجهم را به خود جلب کرد. جلوتر رفتم تا به شیئی درخشان رسیدم. نگاه کردم دیدم قوطی نوشابه است. با خودم فکر کردم در زندگی چند بار چیزهای بی‌ارزش مرا فریب داده و مرا از مسیر اصلی خودم غافل کرده است و وقتی به آن رسیدم دیدم که چه‌قدر بیهوده است، ولی آیا اگر به سمت آن شیء بی‌ارزش نمی‌رفتم، واقعا می‌فهمیدم که بی‌ارزش است، یا سال‌ها حسرت آن را می‌خوردم!»
"پائولوکوئیلو"

نظرات 1 + ارسال نظر
مهسا.م پنج‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 01:18 ب.ظ http://mahsaengineer9september2014.mihanblog.com

اره خیلی مواقع اینجوری هست ولی گاهی هم همون نفر اول برای بعضیا میشه یه تجربه خوب و عجله ایی در کار نیست

با نظرتون موافقم دوست عزیز ممنون که وقت برا خوندن مطالبم گذاشتید شاد و پیروز باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد