آموخته‌هاى من

روزنوشته‌ها

آموخته‌هاى من

روزنوشته‌ها

بی تجربگی

از کودکی بیرون می آییم، بی آنکه بدانیم جوانی چیست،

ازدواج می کنیم، بی آنکه بدانیم متاهل بودن چیست، 

و حتی زمانی که قدم به دوره پیری می گذاریم، نمی دانیم به کجا می رویم

سالخوردگان، کودکان معصوم کهنسالی خویش اند

از این جهت، سرزمین انسان سیاره ی بی تجربگی است.


خاطرات دبستان

به یاد روزای خوش دبستان
اولیا شلختن
دومیا پاتختن
سومیا رئیسن
چهارمی ها پلیسن
پنجمی ها رفوزه یه وری میرن تو کوزه!!!!!



پاییز

پایـــیــــز
وفادارترین فصل خداست.
حافظه ی خیس خیابان های شهر را
همیشه همراهی می کند
لعنتی، هی می بارد و می بارد
و هر سال
عاشق تر از گذشته هایش
گونه ی سرخ درختان شهر را
می بوسد و
لرزه می اندازد به اندام درختان
و چقدر دلتنگ می شوند برگ های عاشق
برای لمس تن زمین
که گاهی افتادن
نتیجه ی عشق است...