آموخته‌هاى من

روزنوشته‌ها

آموخته‌هاى من

روزنوشته‌ها

روزگار تلخ

زمستانی سرد کلاغ غذا نداشت تا جوجه هایش را سیر کند، گوشت بدن خودش را می کند و می داد به جوجه هایش می خوردند زمستان تمام شد و کلاغ مرد! اما بچه هایش نجات پیدا کردند و گفتند: آخی خوب شد مرد، راحت شدیم از این غذای تکراری! این است واقعیت تلخ روزگار ما

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد