آموخته‌هاى من

روزنوشته‌ها

آموخته‌هاى من

روزنوشته‌ها

مشکلات

خیلی از مشکلاتی که برامون پیش میاد اولش سخته ولی کمی که می‌گذره بهش عادت می‌کنیم در واقع میشه جزئی از وجودمون. تقریبا سه ساله که بهش عادت کردم پذیرفتم که باید این جوری باشه البته همه جور تلاشی برای  بر طرف شدنش کردم اما نشد که نشد اما این که آدم با خودش کنار میاد یک طرف قضیه اس ، ولی مشکل از اون جایی بغرنج و عذاب آور میشه که اطرافیانت دیگه تحمل شونا از دست دادن و به راحتیه تو نمی‌تونن باهاش کنار بیان البته بهشون حق میدم دلم می‌خواد تموم این سه سال رو تو یه فریاد از ته دل خلاصه کنم و بیرون بدم.(پروردگارا به تمامی بندگانت سلامتی و بهروزی عطا فرما) 

 

نظرات 3 + ارسال نظر
فریبا دوشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 01:27 ب.ظ http://forushgaheman-shoma.blogsky.com/

سلام
اللهم اشف کل مریض
نیمه شعبان نزدیکه... بزرگانمان گفتند شب نیمه این ماه دست کمی از شب قدر نداره... بیا برای هم دعا کنیم برای شفای بیماری هایمان برای عاقبت بخیری مان برای آرامش قلب والدینمان و برای همه نداشته هایمان
.
برقرار بمانی و راضی

ممنون دوست عزیز خوش حالم که برای خوندن مطالبم وقت گذاشتید امیدوارم خداوند تو این شب عزیز همه‌ی مریضا رو شفا بده و آرزوهای شما رو هم برآورده کنه سالم و تندرست باشید التماس دعا.

مترسنج سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 09:06 ق.ظ http://www.dar300metri.blogsky.com/

انشااله ختم به خیر میشه

ممنون از لطف تون سپاس.

... سه‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 04:53 ب.ظ http://footsteps.blogsky.com

حالا که من هنوز کل وبت رو نخوندم ولی کاش یه اشاره میکردی منظورت از سه سال چیه؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد