آموخته‌هاى من

روزنوشته‌ها

آموخته‌هاى من

روزنوشته‌ها

تفکر جانبی

یک شرکت بزرگ قصد استخدام یک نفر را داشت .
بدین منظور آزمونی برگزار کرد که یک پرسش داشت.پرسش این بود :
شما در یک شب طوفانی در حال رانندگی هستید از جلوی یک ایستگاه اتوبوس می‌گذرید .سه نفر داخل ایستگاه منتظر اتوبوس هستند ، یک پیرزن که در حال مرگ است .یک پزشک که قبلاً جان شما را نجات داده است . یک خانم یا آقا که در رویاهایتان خیال ازدواج با او را دارید. شما می توانید تنها یکی از این سه نفر را سوار کنید.کدام را انتخاب خواهید کرد ؟ دلیل خود را شرح دهید. پیش از اینکه ادامه حکایت را بخوانید شما نیز کمی فکر کنید کدام را سوار می‌کنید ؟


قاعدتاً این آزمون نمی تواند نوعی تست شخصیت باشد زیرا هر پاسخی دلیل خودش را دارد
پیرزن در حال مرگ است ، شما باید ابتدا او را نجات دهید .هر چند او خیلی پیر است و به هر حال خواهد مرد
شما باید پزشک را سوار کنید ، زیرا قبلاً جان شما را نجات داده است و این فرصتی است که می توانید جبران کنید . اما شاید هم بتوانید بعداً جبران کنید اما باید شخص مورد علاقه تان را سوار کنید ، زیرا اگر این فرصت را از دست دهید ممکن است هرگز قادر نباشید مثل او را پیدا کنید
از دویست نفری که در این آزمون شرکت کردند ، شخصی که استخدام شد دلیلی برای پاسخ خود نداد . او نوشته بود
سوئیچ ماشین را به پزشک می دهم تا پیرزن را به بیمارستان برساند و خودم به همراه همسر رویاهایم منتظر اتوبوس می مانیم! 

شرح حکایت:

همه می پذیرند که پاسخ فوق بهترین پاسخ است ، اما هیچ‌کس در ابتدا به این پاسخ فکر نمی کند. چرا ؟ 
زیرا ما هرگز نمی خواهیم داشته ها و مزیت های خود را (ماشین) از دست بدهیم. اگر قادر باشیم خودخواهی‌ها ، محدودیت ها و مزیت های خود را از خود دور کرده یا ببخشیم گاهی اوقات می توانیم چیزهای بهتری به دست بیاوریم تحلیل فوق را می‌توانیم در یک چارچوب علمی تر نیز شرح دهیم
در انواع رویکردهای تفکر، یکی از انواع تفکر خلاق، تفکر جانبی است که در مقابل تفکر عمودی یا سنتی قرار می گیرد
در تفکر سنتی ، فرد عمدتاً از منطق ، در چارچوب مفروضات و محدودیت های محیطی خود ، استفاده می کند و قادر نمی گردد از زوایای دیگر محیط و اوضاع اطراف خود را تحلیل کندتفکر جانبی سعی می کند به افراد یاد دهد که در تفکر و حل مسائل ، سنت شکنی کرده ، مفروضات و محدودیت ها را کنار گذاشته ، و از زوایای دیگری و با ابزاری به غیر از منطق عددی و حسابی به مسائل نگاه کنند
در تحلیل فوق اشاره شد اگر قادر باشیم مزیت های خود را ببخشیم می توانیم چیزهای بهتری به دست بیاوریم
شاید خیلی از پاسخ دهندگان به این پرسش ، قلباً رضایت داشته باشند که ماشین خود را ببخشند تا همسر رویاهای خود را به دست آورند. بنابراین چه چیزی باعث می شود نتوانند آن پاسخ خاص را ارائه کنند ، دلیل آن این است که به صورت جانبی تفکر نمی‌کنند . یعنی محدودیت ها و مفروضات معمول را کنار نمی گذارند
اکثریت شرکت کنندگان خود را در این چهارچوب می بینند که باید یک نفر را سوار کنند و از این زاویه که می توانند خود راننده نبوده و بیرون ماشین باشند ، درباره پاسخ فکر نکرده اند
 

.

نظرات 1 + ارسال نظر
... سه‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 05:02 ب.ظ http://footsteps.blogsky.com

منم قبلا این رو شنیده بودم اما خوب میدونید پایخ این سوال بستگی به این داره که طراح سوال چی می خواسته؟!
مثلا فرض کن شرایط محیطی طوری بوده که واقعا باید یک نفر سوار بشن! مثلا فرض سیل کل شهر رو گرفته باشه یا چندتا گرگ دارن حمله میکنن! اونوقت به این سوال چی جواب میدی؟!
حالا اگه بخوایم به این سوال جواب بدیم جواب سوال به این بستگی داره که طرز فکر جواب دهنده رو بفهمیم چیه؟
مثلا ممکنه طرف جواب بده من پزشک رو سوال میکنم وقتی ازش بپرسیم چرا؟ جواب بده پیرزن مردنیه دیگه کاره مفیدی ازش بر نمیاد اون خانوم یا آقا شاید مرد و یا زن رویاهام باشه ولی ممکنه اون منو نخواد یا قبلا جواب رد بهم داده باشه!
میبینی همه چیز به سلیقه ی طراح بستگی داره که اون چی میخواد!

بله اینم یه نظریه و محترم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد