آموخته‌هاى من

روزنوشته‌ها

آموخته‌هاى من

روزنوشته‌ها

انتخاب

وقتی که راه نمی روی،نمی دوی، زمین هم نمی خوری و این"زمین نخوردن" محصول سکون است نه مهارت !
وقتی که تصمیمی نمی گیری، کاری نمیکنی ، اشتباه هم نمی کنی و این "اشتباه نکردن" محصول انفعال است نه انتخاب ! خوب بودن به این معنی نیست که درهای تجربه را بر خود ببندی و فقط پرهیز کنی، خوب بودن در انتخاب ها است که معنا پیدا می کند و شکل می گیرد.


ظروف ممنوع برای میگرنی ها!

تحقیقات نشان می دهند که یکی از عوامل تشدید کننده سردردهای میگرنی، استفاده از بطری‌ها و لیوان‌های پلاستیکی است.
بر اساس این مطالعات یک ماده شیمیایی در بسته بندی‌های پلاستیکی، عامل تحریک حملات میگرن می باشد.
بیسفنول A نام این ماده شیمیایی است که به تازگی به عنوان عامل ایجاد سردردهای شدید میگرنی معرفی شده است.
لذا متخصصان توصیه می کنند افراد مبتلا به میگرن استفاده از ظروف پلاستیکی، ظروف ماکروویو و ظروف آب معدنی را محدود کنند.
محققان دانشگاه کانزاس برای انجام این مطالعه، قرارگیری انسان درمعرض ماده شیمیایی بیسفنول A را در آزمایشگاه شبیه سازی کردند.
آن‌ها رفتار موش‌هایی که هر سه روز یکبار این ماده شیمیایی را مصرف می‌کردند مورد بررسی قرار دادند. با گذشت 30 دقیقه فعالیت موش‌ها کمتر می‌شد و تمایل داشتند از صدای بلند و نور شدید دور بمانند. این محققان رفتار موش‌ها را پس از مصرف بیسفنول شبیه ابتلا به میگرن توصیف کردند.
جویدن آدامس هم برای میگرنی ها ممنوع است
===========================
متخصصان استرالیایی دریافته اند جویدن آدامس موجب تشدید سردردهای میگرنی می شود.
برای انجام این تحقیق 30 داوطلب مبتلا به میگرن که عادت به جویدن آدامس داشتند، انتخاب شدند. از انها خواسته شد یک ماه به طور کامل از جویدن آدامس خودداری کنند. نتایج نشان داد در 26 نفر از آنها بهبودی قابل توجهی ایجاد شده است.
به عقیده پزشکان جویدن مداوم آدامس به مفصل فکی گیجگاهی فشار وارد کرده و حرکت مداوم و بیش از حد این مفصل موجب سردرد به ویژه در مبتلایان به میگرن می گردد.

خفته در قطار

زندگی مثل کودکی است که در قطار خوابیده است. بازرس می آید او را بیدار می کند و از او بلیت می خواهد،‌ ولی کودک بلیت و پول ندارد. کودک همچنین نمی داند به کجا می رود، مقصد کجاست و چرا سوار قطار شده است. کودک این ها را نمی داند؛ ‌چون خودش تصمیم نگرفته سوار قطار شود. پس چرا در قطار است؟‌ این وضع برای ذهن امروزی،‌ روز به روز عادی تر می شود؛‌ زیرا به نوعی بی ریشه شده ایم. معنا از دست رفته است. فقط احساس می کنیم:‌ « چرا؟ کجا می روم؟‌ » نمی دانید به کجا می روید و نمی دانید چرا در قطارید. بلیت ندارید و پولی هم برای خریدن بلیت ندارید. با این حال، نمی توانید از قطار پیاد شوید. همه چیز در هم ریخته و آشفته به نظر می رسد. این وضع برای آن پیش آمده که ریشه هایی که در عشق بودند، گم شده اند. مردم بدون عشق زندگی می کنند و به نوعی خودشان را به جلو می کشند. پس چه باید کرد؟ ‌می دانم همه احساس آن کودک خوابیده در قطار دارند. با این حال، زندگی یک شکست نیست؛‌ زیرا در این قطار بزرگ میلیون ها نفر در خوابند؛ ولی همیشه کسانی هستند که بیدارند. کودک می تواند بگردد و آن اشخاص بیدار را پیدا کند؛‌ کسانی که می دانند مقصد قطار کجاست. کودک با همنشینی با آن اشخاص بیدار، ‌راههای آگاه شدن را خواهد آموخت.

کلمه

«یک کلمه ی واحد ، توسط ده نفر، به عنوانِ ده کلمه ی مختلف شنیده می شود...

عموما برداشت ها عین واقعیات نیستند و شنیده ها عین بیان شده ها نمی باشند.»

نقاش؟

انسان نقاش زندگی خویش است و نقاش وجود خود. قلم او، اندیشه های اوست.