سبُکی مبارک!
وزن ما همیشه ده کیلو بیشتر از آن بود که فکر می کردیم! این ده کیلو را ترازو ها نشان نمی دادند، هیچ کس نمی دیدش اما بود.گاهی ده کیلوهای ما در خیابان با هم دعوا می کردند، با هم درد دل می کردند، با هم سکوت می کردند و آه می کشیدند! دیگر عادت کرده بودیم به این ده کیلوی نا مرئی! به این جفت جدا نشدنی...
توافق شد! نمی دونم این یعنی چی...نمی دونم چقدر راه نفس باز می شه. فقط یک چیز رو حس می کنم. ده کیلوی من، امروز لاغر شده!