آموخته‌هاى من

روزنوشته‌ها

آموخته‌هاى من

روزنوشته‌ها

پلوی زندگی

صادق هدایت

یک دوستی داشتم، پلوی غذایش را خالی می خورد، گوشت و مرغش را می گذاشت آخر کار، می گفت:
می خواهم خوشمزگی اش بماند زیر زبانم. 
همیشه هم پلو را که می خورد سیر می شد، گوشت و مرغ غذا می ماند گوشه ی بشقابش، نه از خوردن آن پلو لذت می برد، نه دیگر ولعی داشت برای خوردن گوشت و مرغش، برای جاهای خوشمزه ی غذا...زندگی هم همینجوری ست.گاهی شرایط ِ ناجور زندگی را تحمل می کنیم، 

و لحظه های خوبش را می گذاریم برای بعد، برای روزی که مشکلات تمام شود.هیچ کداممان زندگی در لحظه را بلد نیستیم.همه ی خوشی ها را حواله می کنیم برای فرداها،برای روزی که قرار است دیگر مشکلی نباشد، غافل از اینکه زندگی دست و پنجه نرم کردن با همین مشکلات است.یک روزی به خودمان می آییم می بینیم یک عمر در پلو خالی ِ زندگی مان بوده ایم و گوشت و مرغ لحظه ها، دست نخورده مانده گوشه ی بشقاب، دیگر نه حالی هست، 

نه میل و حوصله ایی.به راهی که اکثر مردم می روند بیشتر شک کن، زیرا اغلب مردم فقط تقلید می کنند.

نظرات 1 + ارسال نظر
همطاف یلنیز شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 01:24 ب.ظ http://forushgaheman-shoma.blogsky.com/

سلام سلام
تلنگر زیباییست منتهی نام صادق هدایت!؟
و
این جمله "اغلب مردم فقط تقلید می کنند."
مرا یاد مطلب هفته پیش جناب امیرفریدون نصرتی انداخت
"اگر میخواهید ثروتمند شوید , اگر میخواهید زندگی آرام داشته باشید , اگر میخواهید برای خودتان اهداف و رویاهایی ترسیم کنید و به آنها برسید , اگر میخواهید زندگی تان از آنچه هست بهتر شود , هیچ راهی ندارید جز اینکه کتاب بخوانید , کلاس بروید , و در معرض رویدادهایی قرار بگیرید که نگاه و تفکر شما را تغییر دهد ."
البته مطلب طولانیست منتهی اگر سرچ کنید و بخوانید مطمئنا شما هم راضی خواهید کرد.

سلام دوست عزیز ممنون که وقت برا خوندن مطلبم گذاشتید و سپاس از راهنمایی تون شاد و سربلند باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد